ریتم آهنگ

معرفی کتاب بانو در آینه

معرفی کتاب بانو در آینه

کتاب بانو در آینه مجموعه‌ای است که تمامی داستان‌های کوتاه ویرجینیا وولف را شامل می‌شود. این داستان‌ها از سوی بسیاری از منتقدین با‌ارزش تلقی گشته‌اند چرا که به مدد این داستان‌ها می‌توان به دنیای پیچیده نویسنده‌ای راه یافت که آثارش همچنان پر خواننده است.

مجموعه بانو در آینه (A Hounted House) با بیست و دو داستان تمام داستان‌هاى کوتاه وولف را دربرمى‌گیرد که تعدادى از آن‌ها در اولین مجموعه داستانى‌اش با عنوان «دوشنبه یا سه شنبه» در زمان حیات خود نویسنده به چاپ رسید و برخى دیگر در کتاب کوچکى با نام«خانه‌ى اشباح» که توسط لئونارد وولف پس از مرگ ویرجینیا منتشر شد و یک کتاب دیگر نیز توسط انتشارات پنگوئن (ویرجینیا وولف، داستان‌هاى کوتاه برگزیده) که در 1993 به چاپ رسید و شامل چهار قصه‌اى مى‌شد که لئونارد وولف آنها را از مجموعه‌ى خود حذف کرده بود با این استدلال که مى‌دانست اگر ویرجینیا زنده بود نمى‌خواست آن‌ها منتشر شوند.

اما این داستان‌ها کاملا بیانگر دلبستگى و باور وولف به ضمیر ناخودآگاه و یا به تعبیرى «جریان سیال ذهن‌اند.» تخیل در این داستان‌ها حضورى پر‌ رنگ دارد، تخیلى که به وضوح براى وولف نقشى اساسى داشته، او که شیفته‌ى ادبیات و کتاب بوده، به‌طورى که خود در خاطراتش مى‌گوید «اگر این بارقه‌ى تخیل و دلبستگى به کتاب نبود من زنى کاملا عادى بودم.» زنى که شاید بتوان گفت نوشتن دلیل زنده ماندنش بود. «اکنون مى‌توانم بنویسم، بنویسم و بنویسم. شادى ناب در جهان همین است.» داستان‌هاى کوتاه وولف نماینده‌ى بارز جریان سیال هوشیارى و خودآگاه و زندگى درونى هستى‌اند. زبانى که وولف در داستان‌هاى کوتاهش به کار مى‌برد بسیار شاعرانه است، زبانى که به مضمون نیز حال و هوایى شاعرانه مى‌داد و در دوران خود او، به عنوان زبان غنایى، نکوهیده بود. اى.ام.فورستر، نویسنده و منتقد هم‌عصر ویرجینیا مى‌گفت که آثار وولف نه تنها پایانى شاعرانه که همواره آغازى شاعرانه دارند و به همین خاطر به موقعیت تغزلى خود دست مى‌یابند (که از نظر فورستر این امتیاز نبود). اما وقتى همین زبان شاعرانه با تخیل وولف و خلاقیت ناخودآگاه درمى‌آمیزد به داستان‌هایى بدل مى‌شود که در نوع خود اگر نخواهیم بگوییم بى‌نظیر اما بى‌تردید کم‌نظیرند و منتقدین امروز نیز در بررسى آثار وولف براى داستان‌هاى کوتاه او به‌عنوان طرح‌هاى اولیه‌ى رمان‌هایش ارزشى خاص قائلند چرا که به مدد این داستان‌ها مى‌توان به دنیاى پیچیده‌ى نویسنده‌اى راه یافت که پس از گذشت 66 سال از مرگش (1941) آثارش همچنان پرخواننده‌اند و منتقدین به دنبال گشودن رمز و رازهاى آن‌ها.

آدلاین ویرجینیا وولف (Adeline Virginia Woolf) بانوی رمان‌نویس، مقاله‌نویس، ‌ناشر، منتقد و فمینیست انگلیسی بود که آثار برجسته‌ای چون خانم دالووی ۱۹۲۵، به سوی فانوس دریایی ۱۹۲۷ و اتاقی از آن خود 1929 را به رشته تحریر درآورده‌ است.

ویرجینیا وولف نویسنده رمان‌های تجربی است که سعی در تشریح واقعیت‌های درونی انسان دارد.‌ نظرات فمینیستی وی که از روح حساس و انتقادی او سرچشمه گرفته، در دهه ششم قرن بیستم تحولی در نظریات جنبش زنان پدید آورد.‌ وی در نگارش از سبک سیال ذهن بهره گرفته است.‌

در بخشی از کتاب بانو در آینه می‌خوانیم:

هر ساعت که بیدار مى‌شدى، درى بسته مى‌شد. آنها از اتاقى به اتاق دیگر مى‌رفتند، دست در دست هم، این طرف چیزى را جا به جا مى‌کردند، آن طرف درى را باز مى‌کردند، تا یقین کنند، زوج شبح وار.

زن گفت «این‌جا رهایش کردیم.» و مرد افزود «اما این‌جا نیز.» زن زمزمه کرد «بالاى پله‌هاست»، مرد به نجوا گفت «و در باغ.» گفتند «آرام باشیم»، «وگرنه بیدارشان مى‌کنیم.»

 

سایت ناشر در معرفی کتاب چنین آورده است:
«بانو در آینه» مجموعه‌ای است از سبک‌های مختلفی که وولف در نوشتن استفاده می‌کرد. از یکسو آن جملات کاملا ذهنی او است که در داستان‌هایش مثل «لکه‌ای روی دیوار» نمایان می‌شود، از یک طرف رئالیسم خردکننده داستان‌هایی مثل «دوشس و جواهرفروش» است که خواننده را میخکوب خود می‌کند. تا سوررئالیسم داستان‌هایی مثل «نورافکن» تا … ویرجینیا وولف علاقه خاصی به رئالیسم صرف دارد. رئالیسم برای او دنیایی است که هر چیزی که لازم دارد در آن موجود است. هر کدام از نوشته‌های وولف دنیایی کامل هستند. وولف دوست ندارد چیزی ضعیف خلق کند. حتی داستان خیلی کوتاهی مثل «خانه اشباح» را طوری می‌نویسد که میخکوبت می‌کند. داستان‌هایش روی چارچوبی استوار، بنا شده‌اند. روایت‌ها، قدم به قدم، تو را به درون شخصیت‌ها می‌کشانند و می‌گذراند خوب با هم صمیمی شوید و بعد یک دفعه شوک خودشان را وارد می‌کنند. در داستان‌ها، چیزی آمده شده و گوشه‌ای پنهان است که می‌تواند داغانت کند. زیبایی کار وولف در همین است: تو را به عمیق ترین نوع غیر احساسی ارتباط با نوشته می‌رساند. طوری که نمی‌توانی راحت از ماجرایی که خوانده‌ای فاصله بگیری. داستان‌ها می‌توانند درونت نفوذ کنند. نفوذی دلچسب. و بعد درونت رسوب می‌کنند و اینچنین، در دنیای سرد راوی‌ها شناور می‌مانی. در فکر‌هایشان غرق می‌شوی، دنیا را از درون چشم‌های شان می‌بینی و دنیا از درون چشم‌ها آنها چقدر آشنا است. در صمیمیت کلمات شان، می‌توانی، به یک‌باره ببینی که جهان تماما انگلیسی آنها، همان روح زندگی، پر از زشتی‌ها و زیبایی‌ها را در خود دارد که شبیه به زندگی خود تو است. جایی در میان داستان، دیگر فکر‌های خودت است که دارد اثر را پیش می‌برد. جایی دیگر وولف وجود ندارد. تو خودت وولف شده‌ای.

“تمامی محتوا مندرج در سایت متعلق به رسانه ریتم آهنگ می باشد و هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.”